در دنیای مالی، روشهای مختلفی برای معامله و سرمایهگذاری وجود دارد که هرکدام از آنها باتوجهبه نیازها و اهداف سرمایهگذاران متفاوت هستند. دو مورد از مهمترین این روشها، “پراپ تریدینگ” و “ترید سنتی” هستند. پراپ تریدینگ نوعی معاملهگری است که در آن معاملهگران از سرمایه یک شرکت برای انجام معاملات خود استفاده میکنند، درحالیکه در ترید سنتی، معاملهگران از سرمایه شخصی خود استفاده میکنند. این دو روش نهتنها در نحوه عملکرد بلکه در میزان ریسک، پتانسیل سود و نوع معاملات و… تفاوتهای چشمگیری دارند. در این مقاله به بررسی و مقایسه این دو روش میپردازیم.
پراپ تریدینگ چیست؟
پراپ تریدینگ (Proprietary Trading) به نوعی از معاملهگری در بازارهای مالی گفته میشود که در آن معاملهگر با استفاده از سرمایهای که توسط یک شرکت مالی تأمین شده است، به خریدوفروش سهام و ارز میپردازد. در این نوع معاملهگری، هدف اصلی شرکتها تأمین سرمایه اولیه تریدرها است و معاملهگران بخش بیشتری از این سود را بهعنوان دستمزد یا پاداش دریافت میکنند.
ترید سنتی یا عادی چیست؟
ترید سنتی یا عادی (Retail Trading) بهنوعی از معاملهگری در بازارهای مالی گفته میشود که در آن افراد با استفاده از سرمایه شخصی خود، به خریدوفروش ارزهای دیجیتال یا سایر نمادهای معاملاتی میپردازند. در این نوع معاملهگری، معاملهگران معمولاً از طریق صرافیها و.. به بازارهای مالی دسترسی پیدا میکنند و به طور مستقل معاملات خود را انجام میدهند.
تفاوت پراپ تریدینگ با ترید سنتی
باتوجهبه تعریف پراپ تریدینگ و ترید عادی یا سنتی این دو روش معاملهگری باهم تفاوتهای زیادی دارند. این تفاوتها مربوط به منبع سرمایه، مدیریت ریسک، چالشهای روانی و…هستند. در ادامه به بررسی دقیق این تفاوتها میپردازیم:
منبع سرمایه و سوددهی هر روش
در پراپ تریدینگها منبع سرمایه، سرمایه یک شرکت است؛ اما در ترید عادی منبع سرمایه، سرمایه شخصی معاملهگر است.
در حالت کلی در پراپ ها با تهیه یک چالش مشخص و پاسکردن چالش چندین برابر مبلغ تهیه چالش، سرمایه در اختیار معاملهگران قرار میگیرد؛ اما اگر تریدر بخواهد با همان مبلغ تهیه چالش ترید کند سوددهی کمی خواهد داشت. از طرفی در پراپ ها بعد از رسیدن بهحساب ریل سود حاصل از معاملات تریدرها با یک درصد مشخص و از قبل تعیین شده بین تریدر و شرکت پراپ تقسیم میشود؛ بااینحال اغلب تریدرها ترید در یک پراپ را به ترید با یک سرمایه اولیه خیلی محدود ترجیح میدهند.
مدیریت ریسک
در ترید سنتی، معاملهگران از سرمایه شخصی خود استفاده میکنند. در نتیجه هر تصمیم اشتباه میتواند باعث کاهش مستقیم سرمایه شخصی تریدرها شود. به همین دلیل، معاملهگران سنتی معمولاً بادقت و احتیاط ترید میکنند و ممکن است کمتر ریسک کنند، زیرا هر ضرر به طور مستقیم بر داراییهای شخصی آنها تأثیر میگذارد. درحالیکه در پراپ تریدینگ، سرمایه مورداستفاده متعلق به شرکت است، نه معاملهگر. این باعث میشود معاملهگران ریسکپذیری بالاتری نسبت به ترید عادی داشته باشند، زیرا در صورت ضرر، سرمایه شخصی خود را از دست نمیدهند. بااینحال، شرکتها محدودیتها و سیاستهایی
برای کنترل ریسک ایجاد میکنند تا از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند. این سیاستها شامل محدودیت در درادرون کلی و روزانه و مقدار حجم معاملات تریدرها و.. است.
در کل، پراپ تریدینگ به دلیل استفاده از سرمایه شرکت، امکان ریسکپذیری بیشتر و ابزارهای مدیریت ریسک پیشرفتهتر را فراهم میکند، درحالیکه ترید سنتی نیاز بهدقت و محافظهکاری بیشتری دارد؛ زیرا ریسکها مستقیماً بر سرمایه شخصی تأثیر میگذارند.
هزینههای معاملاتی و کارمزدها
در ترید سنتی، معاملهگران معمولاً کارمزدهایی را به بروکرها پرداخت میکنند که شامل هزینههای خریدوفروش داراییها و کارمزدهای معاملات یا سفارشات و اسپرد (تفاوت بین قیمت خریدوفروش) است. این هزینهها ممکن است بهصورت درصدی از حجم معامله یا به صورت ثابت بر اساس تعداد معاملات محاسبه شوند. علاوه بر کارمزدهای معاملاتی، ممکن است هزینههای اضافی مانند هزینههای مربوط به نگهداری حساب، هزینههای انتقال ارز و هزینههای پلتفرم معاملاتی نیز وجود داشته باشد. در مقابل در مدل پراپ تریدینگ، معمولاً کارمزدهای معاملاتی که به بروکرها پرداخت میشود، کمتر است.
چالشهای روانشناختی
معاملهگران سنتی به دلیل اینکه سرمایه شخصی خود را در معرض ریسک قرار میدهند، ممکن است با فشار روانی بیشتری مواجه شوند. نگرانی درباره ازدستدادن سرمایه شخصی میتواند منجر به اضطراب و تصمیمگیریهای نادرست شود. حفظ انگیزه و مدیریت استرس در مواجهه با نوسانات بازار میتواند چالش بزرگی باشد، بهویژه وقتی که ضررهای متوالی را تجربه میکنند.
در پراپ تریدینگ، معاملهگران تحتفشار هستند تا به تارگتهای خاصی که توسط شرکت تعیین شده است، برسند. این میتواند به افزایش فشار روانی منجر شود و بر عملکرد آنها تأثیر بگذارد. معاملهگران پراپ باید به سیاستهای شرکت توجه کنند؛ زیرا ممکن است برخی از آنها منجر به محدودیتهای بیشتری در استراتژیهای معاملاتی و مدیریت ریسک شوند.
چالشهای مدیریتی
معاملهگران باید به طور مستقل تمامی جوانب مدیریت ریسک، از جمله تنظیم استاپلاسها، مدیریت حجم معاملات و نظارت بر بازار را مدیریت کنند. معاملهگران سنتی باید به طور مداوم خود را آموزش دهند و با تغییرات بازار سازگار شوند تا بتوانند استراتژیهای موفقی را پیادهسازی کنند.
در پراپ تریدینگ، شرکتهای پراپ به مدیریت ریسک و عملکرد معاملهگران نظارت میکنند و سیاستهای خاصی را برای کاهش ریسکهای بالا ایجاد میکنند. این نظارت میتواند باعث محدودیتهایی در استراتژیهای معاملهگران شود اما باعث ایجاد نظم و مدیریت سرمایه میشود.
در کل پراپ و ترید عادی تفاوتهایی دارند که منجر به برتری یکی نسبت به دیگری میشود. از طرفی هر معاملهگر باید با شناخت کامل هر یک از این روشهای معاملهگری، یکی از این روشها را برای فعالیت خود انتخاب کند.
ترید عادی یا سنتی برای چه افرادی مناسب است؟
ترید عادی یا سنتی برای افرادی که تازه وارد دنیای معاملات شدهاند و تجربه زیادی ندارند، مناسب است. این مدل به آنها اجازه میدهد با سرمایه شخصی خود بهتدریج و بااحتیاط بیشتری وارد بازار شوند و بهمرورزمان تجربه کسب کنند. همچنین، برای افرادی که میخواهند تمام تصمیمات معاملاتی و مدیریت ریسک را به طور کامل تحت کنترل خود داشته باشند و تمایل دارند بهصورت مستقل از سرمایه خود استفاده کنند، ترید سنتی مناسب است.
علاوه بر این، ترید سنتی برای کسانی که به دنبال هزینههای اولیه کمتر و استقلال بیشتر در معاملات هستند، مناسب است. این مدل به معاملهگران امکان میدهد بدون نیاز به پیروی از سیاستهای شرکتهای پراپ، با انعطافپذیری بیشتری عمل کنند و استراتژیهای معاملاتی خود را بر اساس شرایط شخصی و اهداف مالی خودتنظیم کنند. افرادی که تمایل دارند از تجربههای شخصی خود یاد بگیرند و بهتدریج مهارتهای خود را تقویت کنند، نیز میتوانند از این مدل استفاده کنند.
پراپ تریدینگ برای چه افرادی مناسب است؟
پراپ تریدینگها برای همه تریدرها مناسب است؛ زیرا در پراپ تریدینگها افراد بهجای ریسک روی سرمایه شخصی خود روی سرمایه شرکت پراپ ترید میکنند. از طرفی پراپ تریدینگ برای افرادی که تجربه و دانش کافی در بازارهای مالی دارند و توانایی مدیریت ریسک را بهخوبی میشناسند، مناسب است. همچنین، کسانی که تمایل دارند از سرمایه شرکت بهجای سرمایه شخصی خود استفاده کنند و درعینحال بخشی از سود خود را به شرکت پرداخت کنند، نیز میتوانند از این مدل استفاده کنند. تریدرها در پراپ ها به دلیل فشار روانی کمتر نسبت به ترید روی سرمایه شخصی، میتوانند سود بیشتری ایجاد کنند. چرا که حتی با fail شدن در چالش تنها سرمایه کمی از دست میرود. پراپ ها میتوانند حتی برای افرادی که تازه شروع به ترید کردهاند مناسب باشند.
علاوه بر این، پراپ تریدینگ برای افرادی که قادر به مدیریت فشار روانی ناشی از نوسانات بازار و دستیابی به تارگتهای موردنظر هستند، مناسب است. این مدل به دلیل فراهمکردن امکانات و نظارتهای شرکت، به معاملهگران کمک میکند تا با تمرکز بیشتر بر روی تحلیل و تصمیمگیریهای معاملاتی، عملکرد بهتری داشته باشند.
مزایای ترید سنتی و پراپ
بهطورکلی هر یک از این روشهای معاملهگری مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند برای مثال از مزایای ترید سنتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- کنترل کامل بر سرمایه: معاملهگر تمام تصمیمات مالی را بهتنهایی میگیرد و در این روش نیازی به تقسیم سود نیست.
- استقلال در تصمیمگیری: امکان انتخاب استراتژیها و ابزارهای معاملاتی بدون محدودیتهای خارجی وجود دارد.
- انعطافپذیری زمانی: معاملهگر میتواند بدون وابستگی به زمانبندیهای دیگران در هر لحظه وارد بازار شود یا از آن خارج شود.
- مدیریت ریسک شخصی: تمامی سود و زیانها به طور مستقیم به خود معاملهگر مرتبط است و تحتتأثیر سیاستهای شرکتها قرار نمیگیرد.
- آزادی در انتخاب بازارها: معاملهگران سنتی میتوانند بهدلخواه در هر بازاری، از ارزهای دیجیتال گرفته تا سهام و فارکس، فعالیت کنند.
- عدم وابستگی به شرکتهای دیگر: معاملهگر نیازی به وابستگی یا تعهد به سازمان یا شرکتی خاص ندارد.
همچنین از معایب ترید سنتی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تحمل کامل ریسک مالی: معاملهگر شخصاً تمام زیانها را متحمل میشود و روی سرمایه شخصی خود ریسک میکند.
- نیاز به سرمایه شخصی زیاد: برای دستیابی به سود زیاد، معاملهگر باید سرمایه بیشتری به کار گیرد.
- فشار روانی بالا: به دلیل مسئولیت کامل در قبال تصمیمات مالی، فشار روانی زیادی بر معاملهگر وارد میشود.
- محدودیت در لوریج معاملاتی: برخی کارگزاران ممکن است لوریج معاملاتی کمتری به معاملهگران سنتی ارائه دهند.
پراپ تریدینگ هم بهعنوان یکی دیگر از روشهای معاملهگری مزایا و معایب زیادی دارد. برخی از مزایای پراپ تریدینگ عبارتاند از:
- دسترسی به سرمایه بیشتر: معاملهگران میتوانند با سرمایه شرکت معامله کنند و از بودجه شخصی خود استفاده نکنند.
- کاهش ریسک شخصی: زیانها به طور مستقیم بر سرمایه شخصی تأثیر نمیگذارد و ریسک مالی معاملهگر کمتر است.
- فرصت کسب سود بیشتر: با استفاده از لوریجهای بیشتر، پتانسیل سودآوری نیز افزایش مییابد.
- مدیریت ریسک ساختاریافته: شرکتها به معاملهگران در مدیریت ریسک کمک میکنند.
همچنین از معایب پراپ تریدینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تقسیم سود با شرکت: معاملهگر باید بخشی از سود خود را با شرکت به اشتراک بگذارد.
- ریسک ازدستدادن دسترسی به چالش: در صورت عدم رعایت معیارهای عملکردی، معاملهگر از دسترسی به سرمایه شرکت و چالش محروم میشود.
- تعهد به شرایط شرکت: معاملهگران باید طبق قوانین و شرایط خاص شرکت فعالیت کنند.
- نبود آزادی کامل در انتخاب استراتژی: برخی شرکتهای پراپ تریدینگ محدودیتهایی برای استراتژیهای معاملاتی خاص اعمال میکنند.
مقایسه بین پراپ تریدینگ و ترید سنتی (عادی) نشان میدهد که هر کدام از این روشها مزایا و چالشهای خاص خود را دارند که میتواند برای دستههای مختلف معاملهگران مناسب باشد. پراپ تریدینگ با استفاده از سرمایه شرکت و کاهش ریسکهای مالی شخصی، به معاملهگران باتجربه و حرفهای که قادر به مدیریت فشار روانی و استراتژیهای پیچیده هستند، فرصتهای جذابی میدهد.
در مقابل، ترید سنتی به معاملهگران مستقل و تازهکار این امکان را میدهد که با سرمایه شخصی خود و بهصورت تدریجی وارد بازار شوند، بدون اینکه تحت نظارتها و سیاستهای شرکتها قرار گیرند. این مدل میتواند برای کسانی که به دنبال کنترل کامل بر سرمایه خود، هزینههای کمتر و یادگیری تدریجی هستند، گزینه مناسبی باشد. در نهایت، انتخاب بین پراپ تریدینگ و ترید سنتی بستگی به میزان تجربه، تمایل به پذیرش ریسک و اهداف مالی و شخصی هر معاملهگر دارد.